تهیه کننده ، از یاران ملیگرایان مردمگرا (آرش ایرانی از مازندران)
خلاصه ای از اقدامات دولت شاهنشاهی
در ۶ بهمن ۱۳۴۱ در چهار چوب منشور انقلاب سفید، جنگلهای ایران ملی اعلام شد.
بر اساس اصل دوم انقلاب شاه و مردم نزدیک یه ۱۲۰میلیون هکتار از جنگلها و مراتع کشور برای بهرهبرداری ملی در اختیار دولت قرار گرفت.
بنا به آمار، تا پایان ۱۳۵۵ خورشیدی نزدیک ۳۹ هزار هکتار در ایران جنگلکاری شده است.
بیش از ۵،۰۰۰ هکتار فضای سبز دور شهرهای بزرگ و پارکهای جنگلی بیشماری در منطقههای گوناگون کشور به وجود آمد.
برنامههای گستردهای دربارهٔ زنده کردن دوباره منابع جنگلی، حفاظت خاک، مهار کردن شنهای روان و جلوگیری از پر شدن مخزنهای سدها، جلوگیری از پیشرفت کویر و واپس راندن آن از راه نهال کاری کویری در ایران پیاده شد.
در زمینه ایستا کردن شنهای روان مساحتی بیش از ۸۰۰ هزار هکتار نهال کاری شدهاست. پروژه ایستا کردن شنهای روان برای نخستین بار در حارثآباد سبزوار در سال ۱۳۴۴ خورشیدی اجرا شد. پس از نه سال سرزمین پهناوری در کناره کویر به جنگلی سر سبز و زیبا از درختان تنومند تاغ برگردانیده شد.
شرکت سهامی نکاچوب مازندران یک شرکت تولیدی در زمینه محصولات چوبی است که در 26 خرداد 1350 (در زمان شاهنشاه آریامهر) افتتاح گردید.
بر اساس اساسنامه این شرکت، هدف از ایجاد آن بهرهبرداری از جنگلها، تهیه و اجرای طرحهای جنگلداری و همچنین تأسیس کارخانجات صنایع چوب و بهرهبرداری بوده است. به موجب ماده ۵ اساسنامه، مرکز اصلی این شرکت شهرستان میاندرود است. مالکیت این شرکت نیز با وزارت کشاورزی است.
نکاچوب، با داشتن حدود 4000 کارگر، این روزها حال و روز خوبی ندارد. بهدلیل تامین نشدن مواد اولیه و عدم نگهداری اصولی از تجهیزات و ماشین آلات، در آستانه ۵۰ سالگی، در خطر تعطیلی کامل قرار گرفته است.
نکاچوب سالهاست که دیگر آن شکوه و رونق گذشته را ندارد. به عنوان مثال این کارخانه در گذشته افزون بر فعالیتهای اقتصادی، در زمینه ورزشی هم جز فعالترینها در کشور بوده. تیم فوتبال و والیبال نکاچوب با پشتوانه مردمی در لیگهای کشور فعالیت داشتند، اما دیگر هیچ اثری از آنها نیست.
از آن هنگام که تپک خصوصیسازی بر سر نکاچوب زده شد و این شرکت ذیل اصل 44 قرار گرفت، هر روز از تواناییهایش کاسته شده است. شرکت علاوه بر ماشینآلات بسیار گرانقیمت، زمینهای بسیار، مجتمعهای مسکونی برای کارکنان و دفترهای بسیاری در نقاط مختلف کشور دارد.
از سالها پیش، کم کم رانتخواران و نهادهایی مانند سپاه برای بلعیدن این شرکت دندان تیز کرده اند. قلم به مزدان زیادی نیز در مذمت شرکت نکاچوب قلم فرسایی کرده و از معایب وجود چنین شرکتی نوشته تا ذهن مردم را برای بلعیدن زمین های این شرکت و نابودی کامل آن آماده کنند.
سرانجام این شرکت به مزایده گذاشته شد. در وهله اول بانک ملی متقاضی بود که بخاطر بدهی انباشته شرکت به بانک ملی بخشی از کارخانه به نام بانک ملی درآمد. سر آخر یک هلدینگ ترک بنام هلدینگ SAK توانست در مزایده نهایی پروژه نوسازی و بهرهبرداری را برنده شود، اما با فشار مسوولان (که به گفته افراد محلی، دست نیروهای سپاه پشت آنهاست) هلدینگ SAK به گرفتن غرامت رضایت داد و پروژه را رها کرد. هلدینگ SAK که برنده مناقصه بود، میبایست کل هزینه برآورد شده در خصوص قیمت کارخانه را به دولت پرداخت کند. به دلیل اینکه از انجام سرمایهگذاری انصراف داد مجبور شد خسارت بدهد و خود را کنار بکشد.
تیر خلاص به کارخانه طرحی بنام طرح «تنفس جنگل» بود: بر اساس این طرح بهرهبرداری از درخت های پیر هم ممنوع است. آیا کارخانه ای با بدهی انباشته و نبود مواد اولیه قادر به تولید خواهد بود؟
تنها راه موجود برای جلوگیری از بسته شدن کامل شرکت و تامین مواد اولیه تولید، واردات محصولات سلولوزی و پالپ سلولوز گردید و در دسترسترین کشور برای این منظور روسیه است. روس ها که ید طولایی در باج گیری از کشور های دنیا دارند (همانطور که در اوج سرمای اروپا بارها صادرات گاز خود را به مقصود افزایش بها قطع نموده اند) پس از آگاهی از طرح تنفس جنگل های ایران و نیاز ایران به مواد سلولوزی ، فرصت را غنیمت شمرد و قیمت ارزی مواد اولیه را به بیش از دو برابر افزایش داده است. حال بحران ارزی کشور را نیز اگر در نظر بگیریم و به این موضوع که قیمت ارز نیز به بیش از 3 برابر افزایش یافت اذعان نماییم، خواهیم دید تامین مواد اولیه تقریبا غیر ممکن شد.
سرنوشت نکاچوب مازندران چیزی بسیار شبیه به سرنوشت کارخانه نیشکر هفت تپه میماند که با داشتن پتانسیلی عظیم به دلیل فساد، بیلیاقتی و مدیریت ناکاآمد به روزگار سختی اسیر شده. چه نیک گفته اند که رد پای دزد همانند رد پای کدخداست.
خواهشمندم به گزارش تصویری در پیوند با حال این روزهای کارخانه توجه کنید.
ثبت ديدگاه