بیست و پنجم شهریور درایران یاد آور دوروز بزرگ و تاریخیست .
روز آغاز پادشاهی محمد رضا شاه پهلوی , مردی که سکان کشتی ترقی را از پدر بزرگوارش رضا شاه بزرگ گرفت تا ایرانمان را به تمدن بزرگ برساند ..ایرانی که روزی مظهر پیشرفت و الگویی برای کشورهای جهان بود . دراین باره بسیارنوشته ایم . خدمات شاه فقید برکسی پوشیده نیست این که ایران ما چه بود واو چه کرد . ایرانی که توسط رضا شاه این ستاره قرن ایران و ایران زمین به اندازه دهها سال پیشرفت کرد . شاه جوان در بدترین و سخت ترین شرایط زمام امورکشور را دردست گرفت . کشوری بحران زده , جنگ جهانی دوم و اشغال کشور توسط متفقین , تبعید پدر بزرگوارشان و جلای وطن این میهن پرست راستین , قحطی و گرسنگی و بیماری … بسیارسخت بود اداره کشور درچنین شرایطی اما شاه جوان مصمم بود که به هرشکلی که ممکن است از عهده این مهم برآید و به راستی که توانست طی سالها چنین کند . تاریخ بهترین گواه است بر این که شاهنشاه آریامهر با همه جوانی و تجربه کم چگونه توانست با درایت و مدیریت خود ایرانی بسازد که می رفت تا به یکی از قدرتهای جهان تبدیل شود اما حسادتها و جنایتها اجازه نداد تا این ابرمرد تاریخ به هدف خود برسد .این همان چیزی بود و هست که کشورهای غربی و بیگانگان غارتگرنمی خواهند . نمی خواهند که ایران و ایرانی روی خوش به خود ببیند نمی خواهند که ایرانیان خود سرنوشت خود را تعیین کرده ازمنابعی که در اختیار دارند به نفع خود استفاده کنند .
قصد آن ندارم که به تکرار نوشته های گذشته ام بپردازم که همگان می دانیم که شاهنشاه چه کرد و چگونه ایرانمان را به جایی رساند که مردم کشورهای دیگر به خصوص همسایگان برای تجارت وکار و کسب ارزارزان به کشورمان مهاجرت می کردند .ایران بتکده و خانه آمال مردم ترکیه و بهترین خوانندگان و هنرپیشه های آن شده بود ..همان کشوری که پس از دهها سال , اقامت یا مسافرت به آن جا برای ایرانیان , لاکچری و افتخارویک رویا شده ..چه بودیم و چه شدیم !
.دلم می گیرد وقتی که فیلم و شوهای اواسط دهه 50 خورشیدی مشهورترین خواننده آن روزگار ترک , امل ساین را در ایران می بینم که چگونه و با چه لذتی و با چه هدفی درکشورما و برای مردم ما برنامه اجراء می کرد ..این تنها یک نمونه آن بود .جای حسرت خوردنها باید که بیدارشویم باید ازنو بسازیم باید خود را باورکنیم باید از آن چه که شاه بزرگوارما پیشه کرد پند بگیریم .بیست و پنج شهریور یک روز فراموش ناشدنی درتاریخ ایران ..روزی که آغازی شد برای ادامه راه رضا شاه بزرگ و تحولات سازنده ای که تا سال 57 خورشیدی و شورش آن زمان ادامه داشت .
و بیست و پنجم شهریور سال گذشته روزی بود که نقطه عطفی شد بر ادامه مبارزات ملت ایران در راه رهایی و نجات کشور و شکست و راندن اشغالگرانی که چهل و چند سال است چون خرچنگ برخاک وطن چنگ انداخته اند و چشم طمعشان جز با خاک گور پرنمی گردد . و این روز روزی بود که به بهانه کشف حجاب , دختری شایسته و معصوم به نام مهسا را کشتند ..جرقه ای که شعله ای شد و آتش به خرمن دشمن انداخت . مهسایی که مهرسا شد .چون ماه بود و پس از مرگش چون خورشید بر سرزمین ما , بر ایران مقدس ما تابیدن گرفت . مهرسایی که روحش به آسمانها پرکشید وطنین انداز شعار زن زندگی آزادی ..مرد میهن آبادی درسراسرکشور گردید .انقلاب مهسا تنها برای یک قشر خاص نبود که بگوئیم مردم بعد آن به پا خواستند تا فقط زنان ایران را از قید و بند رهایی بخشند و مثلا حجاب را اختیاری کنند . خواسته های ملت ایران بسیار فراتر از همه این حرفها بود . مردم درسراسرکشور بیدار شدند و قیام کردند .از هر قومی , از هر گروه و دسته ای .ترک و کرد و فارس و بلوچ و گیلک و مازنی و لر و ….همه اقوام یک صدا یک نام را فریاد می زدند و آن نام مقدس ایران بود .ایرانی که هزاران سال است یکپارچگی و وحدت خود را حفظ کرده و طوفان روزگار هنوز ویرانش نکرده است . مهسا شروع یک انقلاب شد .و ازآن پس چون پیش از آن , مهساهای دیگری هم بودند که به خاک وخون غلتیدند و جان خود را فدای آزادی وفدای کشور خود نمودند چون خدانورها , رهنوردها , نیکاها و رنگین کیانها ..رژیم کودک کش نشان داد که برای بقای خود به کودکان حتی به کودکان بی سلاح و حتی به آنانی که نقشی درمبارزات آزادیخواهانه نداشته اند هم رحم نمی کند .مهمترین دستاورد انقلاب مهسا یک بیداری بود بیداری عمومی دراقشارمختلف جامعه . آری ایران غرق انقلاب است و اینک که روزهایی به سالگرد انقلاب پایان شهریورگذشته مانده , روزگارآرامش قبل از طوفان راسپری می کنیم .
باید که همچنان بیدار بمانیم .باید که بجنگیم تا حکومت قوم لوط را نابود کنیم .باید که زاینده رود را پرآب کنیم و برای دریاچه ارومیه اشک شوربریزیم تا بازهم بهشت مردمان نجیب ایران گردد .. باید که بجنگیم و جنگلهای زخمی شمال و هر نقطه دیگر از سرزمین مقدسمان را سبز و سبزترگردانیم . ایران غرق انقلاب است .ایران درانتظاراست .باید که بجنگیم تا باورکنیم که این سرزمین بازداشتگاه ما نیست که لواط کاران ,خود را قیم و کفیل ما بدانند و هر غلطی که بخواهند به نام دین و مذهب و نجات جامعه بکنند و مدعی سعادت بخشی بشرباشند .
دلم تنگ شده برای نشستن درکلاسهای دبستان و دیدن این شعار که با روبانها بردیوارکلاس نقش بسته بود : خدا , شاه , میهن ..همان کلاسهایی که بچه های یهودی و سنی و شیعه و بهایی کنارهم درس می خواندند و کاری به مذهب هم نداشتند وهردرسی که می گرفتند بازهم هم مذهب انسانیت برترین آئین آنان بود .باید برای سربلندی خود و میهن خود بجنگیم و به وصیت مردی عمل کنیم که مظلومانه از کشورش رانده شد اما به وقت رفتن و به وقت مردن گفت که بیائید به ایرانمان فکر کنیم .
به پا خیز ایرانی !بازهم به پا خیز !هنوزدیر نشده ..هنوزهم فرصت هست . دشمن لواط کار, زبون تر و ضعیف تر و شکننده تر از هر زمان دیگریست .
دلم برای آن شورو حال مردمان سرزمین پاک که به دریاچه مقدس و پربرکت خود می نازیدند تنگ شده .. دلم تنگ زاینده روداست برای آن آب آبی آبی ترازآسمان بخشنده , برای آن تخته سنگهای زیر پل خواجویش , دلم برای جنگلهای انبوه شمال تنگ شده ..برای درختانی که هنوز استواربودند و ریشه درخاک داشتند . دلم برای آن شادیهای غروب پنجشنبه وجمعه ساحل دریای شمال تنگ شده که فاحشه و لواط کاری نبود که امر به معروف و نهی از منکرکند , دلم برای دنیای یکرنگی که همه رنگها را کنار هم زیبا نشان می داد تنگ شده .. دلم برای آن شالیزارهایی که بوی عشق ومهر آریا را می داد تنگ شده , برای آن که بازهم بشنوم که کشاورزان چگونه شاهنشاه آریامهر را دعا می کنند که آنها را صاحب زمین کرده است . دلم تنگ آن روزهاست وپرمی کشد برای روزهایی که دل بیگانگان برای تخت جمشید من , برای سرزمین من , برای ایران من پرمی کشید ..
بیدارشو ایرانی !شب استراحت گذشته است . بازهم سپیده دمیده است .خورشید بازهم طلوع می کند .گویی که آسمان را خون گرفته است . بیدارشو ایرانی !باید که خاک وطن را سبزگردانیم شب استراحت گذشته است اینک وقت غرش و یورش است برآنانی که جز زبان زور نمی فهمند هرچند ترسو تر از سوسکهایی هستند که با اشاره ای فرار را بر قرار ترجیح می دهند .
بیدارشو ایرانی !مهسایی که مهرسا شده , خدانوری که غرق نورخداگردیده چشم به شهامت شما دوخته اند و کیان به فلک رفته ای که ازماورای رنگین کمانهای آزادی به زندگی و شما آزادگان لبخند می زند .
دوباره بیدار شو ایرانی !به پاخیز ایرانی !خون من و تو رنگین تر از رنگین کمان کیان نیست ..بازهم سپیده آمده است و وقت بیداری رسیده است . با نیرویی دوباره به پا خواهیم خاست و به دشمن نشان خواهیم داد که چند صباحی اگر سکوت کرده ایم تنها برای تجدید قوا و زمینه سازی برای فرصتی مناسب بوده است .
و می دانم که دوباره بیدارمی شویم و ناقوس مرگ را برای آنان که زندگی پاکان را نمی خواهند به صدا درمی آوریم . دوباره بیدارمی شویم و این بار دشمنان وطن را به زباله دان تاریخ می اندازیم به هرچهره ای که درآیند فرقی نمی کند چون باطن کثیفشان را می شناسیم .
دوباره بیدارمی شویم و شادی و خوشی را به سرزمینمان بازمی گردانیم . به خون مقدس آنان که جان خود را برای ایران مقدسمان از دست داده اند سوگند که دوباره بیدارمی شویم و به خانواده های عزیز از دست داده نشان می دهیم که خون جگرگوشگانشان به میلیونها ایرانی زندگی بخشیده است ..
دوباره بیدارمی شویم و به دشمن زبون نشان می دهیم که در این خیال بیهوده نباشد که همه چیز تمام شده و می تواند همچنان به غارت و جنایت خود ادامه دهد .ایران ازآن هرایرانیست و ایرانی به مام وطن می نازد و اگر لازم باشد جانش را هم فدایش می سازد .
ایران همیشه سربلند بازهم سرفرازخواهد شد و زندگی به دیارمان بازخواهد گشت ..وکشور همیشه سربلندمان و درروزگاران کهن طنین انداز این شعار بوده که ما این روزها باید به آن تحقق بخشیم .. انسان , زندگی , آزادی ..انقلابی که متعلق به هر ایرانیست . زنان و مردان باید که از حقوق مساوی برخوردار باشند و دربرابر قانون یکسان …
دوباره بیدار می شویم و به پا می خیزیم و این بار با دشمنی که مهر و محبت نمی داند و نمی فهمد مدارا نمی کنیم . ایرانمان را دوباره می سازیم ونشان می دهیم که چایگاه ایران و ایرانی درقله غرور و افتخار و بلندترین جای تاریخ است .
چه بایدکرد !باید که متحد بود وبه هم اعتماد داشت . بازهم باید خود را باورکنیم این بار با جمعیت و نیرویی بیشتر ..آن چنان که دشمن به دیدن سیل جمعیت فرار را بر قرار ترجیح دهد و حتی نگاهی به پشت سرنیندازد . باید هوشیاری خود را حفظ کنیم عاقلانه و منطقی و نه از روی احساس پیشروی کنیم .اول خود را باورکنیم و بعد همسایه را ..همسایگان کوچه ای می شوند و کوچه ها خیابانی ..خیابانها شهر می شوند و فریاد انسان , زندگی , آزادی , طنین انداز هرکوی و برزنی خواهد شد .
نگاهمان به درهای بسته ای نباشد که که دیگران قفلش را برای ما بازکنند .آگاه باشید و بدانید که ما هم دیگری هستیم . همان دیگری که خونش را درراه آزادی و سربلندی وطن برخاک کشو.رش جاری ساخت .وخون ما رنگین تر و ارزشمند تر ازخون آن گواهان نیست . شیطان وپیروانش را نابود کنید که اگر چنین نکنید خود نابود خواهید شد . بسیار ابلهانه و احمقانه خواهد بود که بازهم به شیطان و آنان که برکشورما حکومت می کنند اعتماد کنیم .
دوباره بیدارمی شویم و بهتراست که بگویم بازهم بیدارمی شویم ..
بازهم بیدارمی شویم اما این بار دیگر نمی خوابیم تا دشمن را به خواب و به خاک بسپاریم . به یاد داشته باشیم که اگر دشمن ایران و ایرانی را نابود نسازیم خود نابود خواهیم شد .و دوبیت زیباو پرمعنای شاعر توانا فرخی سیستانی , گواه این روزهای شریط کشورمان می باشد .هرچند یقین بدانید که دشمن خوار به دیدن همبستگی و فریاد آزادیخواهی و مبارزات جانانه ما محو و نابود خواهد شد ..یا ما سرخصم رابکوبیم به سنگ …یا اوسرما به دار سازد آونگ .
القصه دراین زمانه پرنیرنگ ..یک کشته بنام به که صد زنده به ننگ ..
دیگروقت نصیحت ونوازش دشمن نیست همان دشمنی که زندگی ما را نمی خواهد همان دشمنی که دنیارا تنها برای خود می بیند و می داند .همان ویرانگری که آبادی و آبادانی نمی خواهد . باید که باهم یکی شویم و به دشمن پست فطرت نشان دهیم که هیچ دلیلی برای عرض اندام و به قدرت نشستنش وجود ندارد .این ما هستیم که باید قدرت را از چنگ این بی قدرتان درآورده و نابودشان سازیم تا دیگر فکر نابودی ما به سرشان نیفتند .
چه روزی می توان بازهم انقلاب کرد ؟چه روزی می توان باز هم به پا خاست ؟حقیقت این است که برای دفاع از حق و آرمان خود هرزمان می توان قیام کرد که البته برنامه ریزی و مدیریت و هماهنگی می خواهد . باید گفت که نباید این قدر امروز و فرداها را به هدرداد و به امید امروز و فرداهای دیگر نشست . نباید به دشمن جانی دوباره بخشید .نباید به امید اما و اگرها بود و مرگ را برای همسایه حق دانست ..حیف است که دوباره بیدارشدگان بازهم به خواب روند . باید بدانند که باردیگرخفتن یعنی مرگ , باردیگرخفتن یعنی دیگر بیدارنشدن و امید و آرزوهای خود را به خاک سپردن , یعنی نابودی وطن , یعنی پوزخند جنایتکاران و دزدانی که سال گذشته پوزه خود را به خاک مالیده می دیدند اما بار دیگر این خود ما بودیم که به آنها فرصت برخاستن و تجدید قوا دادیم ..نباید به دشمن نفسهای تازه ای بخشید ..
ای مبارزان راه انسان , زندگی , آزادی !ای وطن پرستان عدالتجو !بیائید به هم اعتماد کنیم و صدای فریاد هم را بشنویم .خانه دلهای ما , خانه امید ما با اعتماد به هم و باور کردن یکدیگر است که روشن می شود .
دیگربس است جنازه نیمه جان دشمن جنازه را از زمین بلند کردن و به او جانی تازه بخشیدن و بازهم شاهد جنایت اوبودن ..
دیگربس است ازدشمن ترسو ترسیدن و فرارکردن ازدشمنی که خود درحال فراراست .
برخیزید !به خدا شما پیروزید ..حتی اغراق نیست که بگوئیم پیروزشده اید ..آخر دست این شیادان تاریخ برایتان روشده حنایشان دیگر رنگی ندارد .
برخیزید ای پیروزشدگان که شکست و پیروزی به نفسی بنداست ..
سوگند به خون گواهان راه آزادی و جانباختگان وطن , با هم پیمان می بندیم که برای رسیدن به آزادی و ساختن ایرانی سبز تا آخرین نفس با دشمن بی شرم پیکارکنیم و تا نفس داریم برای بریدن نفسهایشان و کوتاه کردن دستشان از سرزمین مقدس و اهورایی ایران بجنگیم .
سپیده آزادی دمیده است ودمی بیش به طلوع رهایی نمانده ..عمراشغالگران وطن بسیارکوتاهتر ازآنیست که می پندارید .پس آهنگ پیروزی بنوازید و خود را برای شادی و رقص و پایکوبی آماده کنید که جشن پیروزی بسیار نزدیک است . وقت خندیدن جای اشک ریختن , وقت به آرامش رسیدن دگرباره مام وطن نزدیک است ..وقت به زباله دان تاریخ فرستادن زباله ها نزدیک است . پس ای شیطان گریزان !فرصت را ازدست ندهید و اختلافات شیطان پسند را فراموش کنید و با یک هدف روشن که دربندکشیدن دیو صفتان و نابودی آنان است و با رهایی ازبندهای خودخواهی نشان دهید که فرزند پاک خاک وطن هستید و ریشه درخاک پاک وطن دارید . ..پایان
نویسنده : نادرایرانی
شهریور2582شاهنشاهی
مهدی میر قادری عزیز ببین برادر عزیزم در تمام کشورها پولدار ها که ثروتشون بیشتر میشه برای اینکه طبقه پایین نیاد سروقتشون که بگه آقا شما چرا ثروتتون زیاد شده وقتی ما فقیر تر شدیم مهاجرها رو دست آویز میکنند
تا مردم برون سروقت اونها
تو آمریکا پولداره مکزیکی ها رو بهانه میکنه تو ترکیه پولداره پناهجویان سوری رو علم میکند تو ایران هم پولداره افغانی ها رو مطرح میکند ومتاسفانه شما هم تو این بازی افتادی
در سال قبل افرادی که دارایی شون ملیون دلاری شده در ایرانی ها بیشتر شده ملیونرهای ایرانی بیشتر از ترکها
الان بیشتر ایرانی ها ماشین دارن وترجیح میدهن با تپ سی واسنپ کار کنند تا بنایی کنند
این بد بختها کارهای سخت میکنند
در اخبار دیدم کسی میرفته باندی نوجوانان پسر شمال شهر تهران رو آزار جنسی میداده وفیلم تهیه میکرده واخاذی میکرده این موارد فاجعه هست چون قربانیان پسر هستند وشمال شهر تهرانی کمتر به این موارد رسانه های اپوزوسیون مثل ایران اینترنشنال میپردازند این موارد فاجعه هست وآثار روانی واجتماعی بسیار شدیدی دارد لطفا به این موارد هم بپردازید اینکه قربانی پولدار است وفاجعه آفرین از قشر مستضعف هست وافغانی نیست وایرانی هست دلیل نمیشود به این مسایل نپرداخت