با نزدیک شدن به مناسبت سپند هفتم آبان ، منسوب به روز کوروش بزرگ بنیانگذار شاهنشاهی ایران و سر سلسله هخامنشی گذری کوتاه بر یکی از نکات مهم و پنهان نگاه داشته شده را از روزن اندیشه سیاسی کوروش بزرگ را بازنمایی میکنیم .
از آن روی که پس از شکل گیری جنبش تاریخی پاسارگاد و حضور چشمگیر ایران پرستان در کنار ارامگاه پدر ایران زمین ، شاهنشاه کوروش بزرگ ، دشمنان و ایرانستیزان پیدا ، نیمه پیدا و پنهان ایران زمین و تمام شاخه های مافیای ایران ستیز و به طور کلی جریان روشنفکری در مقابل این شوک بزرگ ناشی از شورش روح آریایی ایران پرستان ، موضع گیری های ریاکارانه و مزورانه را نسبت به روح حاکم زمانه در پیش گرفتند .
برخی از این جریانات با بهره گیری از نام کوروش بزرگ سعی در القای این اندیشه برآمدند که منافع اسرائیل و جریان سیاسی زایونیسم را توجیه کنند ، برخی دیگر در همین راستا با بهره گیری از اسامی اصیل باستانی ایرانی-زرتشتی (مانند فرشگرد؛ به معنای سرانجام نیک و پیروزمند جهان و زدودن اهریمن و تازه شدن-فرش شدن- گیتی ) تلاش کردند که از همین مسیر پیروی کنند و ایدئولوژی های بیگانه را به اذهان ایران پرستان و میهن پرستان واقعی نفوذ بدهند.
برخی دیگر از جریانات ایران ستیز و تجزیه طلبان خجول نیز با بهره گیری از مغالطات و دروغ سازی های اهریمنی خود آهنگ فدرالیسم خیالی خود را کوک کنند ؛ عده ای دیگر نیز بر آن بودند که علنا در برابر این جنبش موضع گیری هایی بکنند و از مکتب رنگ باخته اسلام شیعی پدافند کرده و ایران پرستان و عاشقان شاهنشاه کوروش بزرگ را فاشیست بنامند .
از سویی چیزی که کمتر از آن سخن نمیرود اندیشه سیاسی شاهنشاه کوروش بزرگ در خصوص همان ایسم ها و ایده هایی است که این جریان روشنفکری آنها را در زیر نام شاهنشاه کوروش بزرگ به خرد ایرانیان میدهند ، حائز اهمیت است .
کوروش بزرگ و دیگر پادشاهان دودمان فاخر هخامنشی در برابر ایده های دموکراتیک و به طور کلی دموکراسی ایستادگی کردند . در هنگامه به تخت رسیدن شاهنشاه داریوش بزرگ و به منکوب ساختن شورش بردیای دروغین بحثی درباره تعیین شکل و محتوای حکومت میان اتانس، مگابیز و داریوش بزرگ درمیگیرد که هفت خاندان بزرگ حکومتگر نیز شاهد آن مباحثه بودند. در این مناظره نمایندگان 5 خاندان تحت تاثیر دیدگاه داریوش قرار گرفتند و رای موافقت با او را دادند . داریوش بزرگ نیز در ادامه همان اندیشه سیاسی کوروش بزرگ ، با دموکراسی مخالفت نمود و برتری سیستم پادشاهی را اثبات نمود. اتانس در این مناظره که هوادار دموکراسی بود شکست خورد و مگابیز که دیدگاه نزدیک تری به داریوش بزرگ داشت درباره دموکراسی چنین گفته بود که “ما دموکراسی را به دشمنان ایران واگذار میکنیم” …
چنانکه در زمان حاضر و در تاریخ معاصر ایران زمین نیز میبینیم ، ایران ستیزان تجزیه طلب نیز بهترین و براترین ابزار را برای دستیابی به اهداف شوم خود دموکراسی میدانند …
شاهنشاه کوروش بزرگ نیز در قبال دموکراسی آتنی که در اغاز شکل گیری خود در میانه دولت-شهر کوچک یونانی آتن یعنی میدان آگورا بود ، موضع مقابله جویانه اتخاذ کرد و آن را به تمسخر گرفته بود ، بنیانگذار شاهنشاهی ایران به نقل از کتاب تواریخ هرودوت در وصف دموکراسی آتنی و میدان آگورا چنین گفت : ” من هرگز از مردانی که مکانی در میانه شهر خود دارند یعنی جایی که در آن به یکدیگر دروغ می گویند و یکدیگر را فریب می دهند ، نترسیدم. اگر من تندرستی خود را حفظ کنم ، هلنی ها نگرانی های بسیاری خواهند داشت .

تداوم فلسفه نهاد پادشاهی ایران به کوشش شاهنشاه داریوش بزرگ طبق کتاب تواریخ هرودوت : پس از شکست خوردن توطئه بردیای دروغین برای کسب تاج و تخت شاهنشاهی ایران ، بزرگانی که در خنثی سازی این توطئه نقش داشتند به بحث و مناظره در خصوص سیستم حکمرانی آینده کشور ایران پرداختند . در این جمع اتانس، به عنوان یکی از شخصیت های موثر در خنثی سازی توطئه بردیای دروغین و نیز یکی از طرفین مباحثه ، به سیستم حکمرانی دموکراسی کلاسیک که در ان زمان هنوز در دولت شهر اتن هم شکل نگرفته اشاره کرد و ان را به عنوان سیستم مطلوب حکمرانی معرفی کرد . اما استدلال او با توجه به وسعت زیاد قلمرو شاهنشاهی ایران سست مینمود و مبنای محکمی و مطمئنی برای ثبات و اینده این قلمرو محسوب نمیشد . نفر دوم در این ارتباط مگابیز بود که به شیوه حکمرانی اولیگارشی گرایش داشت و آن را سیستمی مطلوب تر میدانست . او ضمن رد استدلال اوتانس معتقد بود که دانش و توده ها لزوما سازگار نیستند و بهتر است که تنی چند از مردان نخبه و برگزیده را انتخاب کرده تا اداره امور را در دست گیرند . طرف سوم این مناظره داریوش بزرگ بود . داریوش ضمن پذیرش استدلال مگابیز درباره توده ها نظر او درباره اولیگارشی را رد کرد . داریوش گفت که سه انتخاب پیش روی ما وجود دارند و بیایید فرض کنیم که هر کدام از این سه بهترین انها هستند – بهترین پادشاهی ، بهترین دموکراسی (کلاسیک)، بهترین اولیگارشی – از نظر من بهترین پادشاهی فراتر از دو مورد دیگر است و از انها پیشی میجوید . به این معنا که شما اگر یک شخصیت یا فرد دارید که بهترین در جهان شما باشد ، چگونه میتوانید جایی برای بهبود در این زمینه متصور شوید ؟ با این فرض دیدگاه ها و نقطه نظرات او از بهترین است که میتواند وجود داشته باشد ، میتواند بدون عیب و تقصیر حکمرانی کند و نیز در به انجام رساندن طرح ها و برنامه های خود در مقابل رقبای متخاصم خود نیز بهتر عمل کرده و تداوم داشته باشد . در یک بهترین اولیگارشی نیز تعدادی از افراد تلاش میکنند که به جامعه منفعت برسانند اما در این موقعیت تمایلات شدید خصومت امیز و دشمنی ها میان انها رو به افزایش میگذارد زیرا که هریک از انها میخواهند نقطه نظرات خود را غالب سازند و در جایگاهی فراتر از دیگران قرار بگیرند . این تمایلات منجر به رقابت های شدید و خشونت امیز علیه یکدیگر میشود و جناح هایی شکل میگیرند که خونریزی و توطئه را به دنبال دارد و در نهایت به سیستم پادشاهی و وجود یک حاکم منفرد ختم میشود . این خود نشانگر انست که سیستم پادشاهی بهترین وجه سیستم است . داریوش بزرگ در ادامه به امکان شیوع فساد بیشتر در سیستم دموکراسی – دموکراسی کلاسیک و توده ای- اشاره دارد . داریوش میگوید که فساد در دموکراسی اجتناب ناپذیر است . بنابراین در زمینه فساد در حوزه سیاسی افراد فاسد به جای مخالفان تبدیل به دوستانی مستحکم میشوند زیرا که شاغلین فاسد در حوزه سیاست با تشکیل اتحادها و ائتلاف ها عمل میکنند . این روند فساد سیستماتیک ادامه می یابد ، مادامی که مجدد شخصیتی غیر فاسد و در چهره قهرمان ظاهر میشود و به سیستم فاسد پایان میدهد . او با این کار تحسین و قلوب مردم را بدست می آورد و به پادشاهی دست پیدا میکند . بنابراین این نیز اثبات برتری سیستم پادشاهی است . داریوش بزرگ در پایان با یک نکته بحث را جمع بندی میکند . او میپرسد که ما استقلال کشور خود را چگونه بدست اوردیم و چه کسی ان را به ما اعطا کرد ؟ اولیگارشی ، عوام یا با اتکای بر پادشاه (شاهنشاه کوروش بزرگ) ؟ دیدگاه من این است که همانطور که استقلال و آزادی خود را بدست اورده ایم به همان شیوه ادامه دهیم . این را هم اضافه کنم که ما نباید به اداب و رسوم اجدادی مان که به خوبی به ما خدمت میکنند را لغو کنیم ! در ان مجمع متشکل از بزرگان هخامنشی این سه شیوه حکمرانی مورد بررسی قرار گرفت و 4 نفر از 7 نفر حاضران دیدگاه های داریوش را تایید کردند . با کناره گیری اوتانس از کاندیدای پادشاهی ، طی تعیین یک شرایط ویژه جهت گزینش پادشاه در یک مسابقه خاص که شرح آن از این مطلب خارج است داریوش بزرگ موفق به کسب جایگاه شاهنشاهی ایران شد و اینگونه فلسفه نهاد شاهنشاهی ایرانی تداوم یافت.