کشف حجاب , کشف عبا و عمامه

کشف حجاب

هفدهم دیماه 1314 خورشیدی : فرمان کشف حجاب توسط رضا شاه بزرگ زمینه ساز انقلابی بزرگ در ایران عزیزمان شد که در مقالات مربوط به پدر ایران نوین به آن اشاره کرده ام و جهت یاد آوری باید گفت که به راستی چرا رضا شاه گرامی چنین فرمانی صادرکرد ؟ می خواست با اسلام و عقاید ملتی بجنگد که این چنین بارآمده بودند ؟ طرفدار بی بند و باری و عصیان علیه مذهبیون بود ؟ یقینا بی حجابی و برداشتن روسری از سر به معنای بی بند و باری نیست و این که او می خواست با ارتجاع و افکاری که ناشی از عقب ماندگی ذهنی بود بجنگد , تردیدی نیست اما آن چه که بسیار بیشتر از اینها اهمیت داشته که پی آمد زدودن ذهن از موانع عقب ماندگی بوده این بود که زنان و درکل جامعه به این خود باوری برسند که زن هم چون یک مرد می تواند در پیشرفت جامعه در زمینه های گوناگون نقش داشته باشد و استعداد های خود را نشان دهد.درپستو ماندن قشری که می توانست برای سازندگی جامعه , توان خود را به کار گیرد یعنی به هدر دادن نیمی از نیروها و استعداد بالقوه ای که می توانست ایران را بسیار سریعتر از آن چه تصورش می رفت به دروازه های ترقی و تمدن بزرگ برساند .هرچند ایران ما روزگاری پیشرفته ترین کشور جهان و مردم آن متمدن ترین مردمان روزگاربوده اند .رضا شاه بزرگ شجاعانه باصاحبان افکار پوسیده ای که مذهب را درحجاب کورکورانه می دیدند و زن را به عنوان کالا و برده مرد می دانستند جنگید این قشردانا و توانا را از پستوها خارج کرد و نشان داد و ثابت کرد که زنان هم می توانند دوش به دوش مردان درسازندگی کشور خود سهیم باشند. اینک هشتاد و هشت سال از آن زمان می گذرد هرچه از این معجزه رضا شاه معجزه گر بگوئیم کم گفته ایم اما به نظر من آن چه پس از پیروزی انقلاب ملت ایران و در رژیم بعدی حاکم بر کشورما که امید وارم پادشاهی مشروطه باشد , باید به آن توجه شود مسئله عبا و عمامه است . البته دردوران گذار هم می توان به این موضوع رسیدگی کرد . دیکتاتوری درحکومت آینده ایران معنایی نداشته و بی شک مردم آن را نخواهند پذیرفت . پیروان ادیان و حتی بی خدایان در فضای آزادی اندیشه و رعایت حقوق یکدیگر زندگی خواهند کرد . اما آن چه باید به آن توجه داشت حتی از زاویه دید مذهبیون , معنویت و ماهیت اندیشه هاست . درست است که لباس و ظاهر, تعیین کننده راستی و درستی یک انسان نمی باشد اما باورهای غلط و عجین شده درخون و وجود به ظاهر مسلمین به خصوص شیعیان , این عقیده را در میان این قشر عقب مانده و متحجر جا انداخته که این لباس روحانیت یعنی

اخوند گدا

عبا و عمامه , جامه پیامبر است که درستی یا نادرستی این مسئله که به نظرم نادرست است هیچ اهمیتی ندارد .آن چه که مهم است غده ای سرطانیست که باید ریشه کن شود . از رهبران آزاده ایران فردا کسی با دین در ستیز نیست و تا زمانی که مذهب پایش را از قوانین انسانی و حقوق راستین بشر فراتر ننهد قابل احترام است , هرمذهبی که باشد .اما اگر این مذهب بخواهد در سیاست دخالت کند باید با فضولیها جنگید و آنان را از میان برداشت .چرا کشف عبا و عمامه به مانند کشف حجاب اهمیت دارد .این را می توان از همان زاویه ای بررسی کرد که می شد نقش و اثرات حجاب را تا قبل از قانون کشف حجاب بررسی کرد .و البته تفاوتی هم دارد .این نکته هم قابل ذکر است و نباید فراموش کرد که ایرانیان نسبت به ابتدای شورش 57 آگاهتر و روشنفکرتر شده اند .پذیرش حجاب و پوشش اختیاری بین مردم جا افتاده و قبل از شورش 57 مردم از این نظر مشکلی با هم نداشتند .اما از آن جایی که هنوز دست دسیسه گران مذهبی یا مذهبی نماها رو نشده بود , روحانیون از ارج و قرب خاصی برخوردار بودند که به مرور زمان و با افزایش جنایت و دزدی و فساد در جمهوری اسلامی و حتی فساد در میان آخوند ها این ارزش جای خود را به نفرت داد .خیلیها باورنمی کردند که صاحبان این لباس هم می توانند جنایت پیشه و خیانت پیشه باشند , تصور نمی کردند که دین و مذهبشان را به دنیا پرستی بفروشند و بی شرفی و پستی را به اوج برسانند .درست است که لباس نقشی درماهیت و شخصیت انسانها ندارد اما هنوز خیلی زود است که پیروان ساده دل یا ساده لوح مذهبی بتوانند شیطان را در این جامه هم ببینند .شاید حدود نود درصد جامعه امروز ایران به این امر که آخوند ها هم می توانند در ایران آزاد فردا از آزادی سوء استفاده کنند آگاه باشند ولی همان ده درصد بقیه می توانند تمام رشته های آزادیخواهان را پنبه کنند . بنابراین باید جامه تزویر و ریایی به نام عبا و عمامه را به زباله دانی تاریخ سپرد تا اگر از این پس جنایتی و خیانتی از سوی قشر به اصطلاح مجتهد علمیه رفته مشاهده گردید به صرف داشتن این لباس برای آنان امتیازی قائل نشد .

من این موضوع را از دیدگاه منطق بیان کرده ام نه احساس .دهها سال اعتماد به قشر تن پرور و مفتخور و شکمباره آخوند ها بلایی بر سر ایران و ایرانی آورد که شاید تا صد ها سال اثراتش بماند . سوزاندن و کشف عبا و عمامه یعنی پاکسازی اذهان از باورهای غلطی که چون خوره به جان وروان ملت ایران افتاده بود ملتی که سالهای سال باور نمی کردند که آخوند ها هم می توانند اختلاس کنند آنها هم می توانند همجنس باز باشند و باجناقی صمیمی داشته باشند . آخوند ها قبل از شورش 57 بسیار مظلوم نمایی کرده و بیشترآنان نمایش زندگی زاهدانه ای داشته اند .این نمایش و اثرات آن درایران فردا , اگر از صفر شروع شود هرچند اگر سالها به طول انجامد بازهم می تواند اثرات مخربی داشته باشد .برای زدودن این افکار و این تصورات و جلوگیری از بها دادن به این قشر شیطان صفت هیچ راهی نیست جز محو تمام عباها و عمامه ها یعنی ممنوع شدن استفاده از این پوشش و این عمل به معنای جنگیدن با اسلام نیست خود من دریک خانواده مسلمان و شیعه بزرگ شده ام اما اولویت را به دین انسانیت و انسان می دهم این نیست که آخوند ها به هر بهانه ای و با توجه به شرایط روز, ظلم یا مظلوم نمایی کنند .کسی هم مخالف برگزاری مراسم مذهبی و نمازهای جماعت نخواهد بود ..این پیشنهاد یا تزی که دارم شاید به نظر کمی عجیب بیاید اما بی گمان سبب تحول بزرگی در ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعه خواهد گردید .جامه تعیین کننده پیشرفت جامعه نیست اما نشان داده که می تواند ضامن پسرفت آن باشد و تاریخ نشان داده که آنانی که لباس روحانیت برتن کرده اند روبه صفتانی بوده اند که ما آنان را گرگ کرده ایم و حتی روزگاری آنان را شیر دانسته ایم .باید که این پرده را درید ,عبا و عمامه را درید و به دنیای روشنی رسیدتا بازار عدالت فروشان با این لباس تعطیل شود .آخوند دیگر قیم و وکیل ما نخواهد بود که با ادعای متولی دین بودن هر غلطی که دلش خواست بکند و به راستی که آنان قدرت را از این جامه تزویر و ریا و نادانی و ارتجاع طرفداران خود کسب کرده اند . شاید عده ای تصور کنند که در صورت کشف عبا و عمامه , این توهینی خواهد بود به افراد آگاهی که از نظر قوانین و عدالت اجتماعی , تفاوتی بین آخوند و غیر آخوند نمی گذارند اما این چنین نیست .قوانین باید که برای کل جامعه و اصلاح آن باشد و بی تردید هنوز هم هستند عده ای که چلوار و پارچه های عبا و عمامه ساز را مقدس می دانند و باور نمی کنند که شیطان خیلی راحت این جامه را بر تن می کند .و من بر آخوند و حاکمی لعنت می فرستم که جای رسیدگی به مشکلات مردم و جلوگیری از اختلاس و جنایت و فساد , به خاطر برداشتن روسری , حکم شلاق می دهند .آن آزادی را که به حقوق دیگران لطمه ای نزند خدا به ما داده است نه آن کثافت پیشگانی که در پستو با باجناق خود کارها می کنند .آیا آنان شلاق خورده اند ؟چگونه توانستید بر پیکر پاک بانوی آزادیخواه رویا حشمتی تازیانه بنوازید وقتی که لواط کاران آزادند وقتی که اختلاسگران تشویقی می گیرند , وقتی که حکومتی مردم خود را به بهانه های مختلف از بین می برد ؟!چقدر پستی و بی شرمی !این ریشه در اندیشه بی ریشه را باید سوزانید و خاکسترش را به دریا ریخت .درست است که جامعه بیدار شده است اما باید که با ترفندهای دشمن مقابله کرد و یکی از این ترفندها ایجاد طبقات مختلف اجتماعیست و این تفاوت یا اختلاف طبقاتی بزرگترین ضربه را بر پیکر مبارزات و انقلاب مردمی وارد می کند که باید بیشتر مورد بررسی قرارگیرد .درهر حال رضا شاه بزرگ , با کشف حجاب آن چنان تحولی درجامعه به وجود آورد که شکوه این انقلاب با هیچ قلم و اندیشه ای قابل توصیف نیست , شاهنشاه آریامهر با انقلاب سپیدش ایران را به دروازه های تمدن بزرگ رساند که نادانان و دیوانگان , آن دروازه های باز را بستند و من از جکومت آینده و مردمی ایران می خواهم ضمن رعایت آزادی عقاید و مذاهب , دکانها و بساطهای مذهبی را تخته کند و اسبابی فراهم نماید که جواز کسب تمام این دین فروشان یعنی عبا و عمامه هایشان درآتش سوزانده شده به زباله دانی تاریخ انداخته شود و حیف است که پس از پیروزی از همان سوراخ گزیده شویم ..جاوید شاه , پاینده ایران , به امید فردایی روشن برای ایرانیان پاک نهاد … پایان

نویسنده : نادر ایرانی
هیجدهم دیماه 2582 شاهنشاهی