حتی تاریک ترین شب نیز پایان خواهد یافت و خورشید خواهد درخشید و این نقل قولیست از دختر خوب خدا که به خاطر من و تو خود را به شب سپرده است تا که فریاد بزنیم و خورشید را بیدارکنیم . آرمیتا خود را به شب سپرد تا ستارگان خاموش را بدرخشاند تا کنار مهسایی که مهرسا شده به صبح آزادی درود بفرستد

آرمیتا گراوند

بیدارشو هموطن !دیگرگریه نکن فریاد بزن !..ایران بانوی ما به فرزندان خود نیاز دارد .مگر نمی بینی که آرمیتای ما این دختر پاک خدا , دختر اهورا مزدا چگونه خود را به پدرآسمانی خود سپرده تابه لحظات سپیده پیروزی نزدیکمان کند؟ ..
گریه نکن !اشک نریز! فریاد بزن !آن نگاه معصومانه و دخترانه زیبایی که خوبیها را برای همگان می خواست دیگرمیان ما نیست ..بیدارشو هموطن !ناله ها دردی رادوانمی کند .آرمیتا دیگر به جهان کوچک و دنیای غمها بازنمی گردد .او به سرزمین خوشبختی رسیده است و اگر ازنبودنش اندوهگینیم و اشک می ریزیم به خاطر ناتوانیهای خود می باشد .
گریه نکن !فریاد بزن هموطن !آن چنان که دختر پاک خدا , این غنچه نوشکفته فریاد زده است .نپندار که آرمیتا را به خاک سپرده ای تا به خاک آرزوهایت بپیوندد . نپندار که آرزوهایش را دفن کرده ای . گریه نکن فریاد بزن بر خاک آرزوهایش آب بپاشان تا آن چه که می خواسته است سبز سبز سبز گردد .
گریه نکن !فریاد بزن !گریه هایت یعنی خنده های دژخیم و اندوه تو یعنی لبخنده های آن اهریمنی که به او قدرت داده ایم .
گریه نکن !فریاد بزن !بازهم آرمیتاها و مهساها خود را به خورشید خواهند رساند اگر که همچنان اشکهای بی فریاد ازگونه هایمان جاری کنیم ..
گریه نکن !فریاد بزن !این راهیست که دختر شایسته خدا برگزیده .. نمی دانست که شیطان درکدامین لحظات او را به خدایش می سپارد ولی راهش را شجاعانه برگزیده است .او هم زندگی را دوسست می داشت ..خوشیهای فردا و فرداهای خوش را دوست می داشت .اما به عفریته های هرزه و هرجایی که ازفروش تن به فروش روان خود رسیده اند نه گفت تا به همگان نشان دهد که مرگ با عزت و شرف را بر زندگی ننگین و خفت بار ترجیح می دهد .پس بیدارشو ایرانی!
گریه نکن !فریاد بزن !بر سر دریوزگانی که با اشکهایت که با سکوتت به آنان قدرت بخشیده ای .. آرمیتاها هرگزنمی میرند این تویی که باید راه پیروزی نور بر تاریکی را بیابی و این را این دختر ازجان گذشته به همه ما نشان داده است .
گریه نکن !فریاد بزن !مرغان سحر ناله سرداده اند و صبح و سحر می خوانند ..هموطن !اشک می ریزی ؟!به حال زار خود گریه کن که بازهم خواهی گریست اگر نخواهی که افسار سرنوشت خود را به دست خویش گیری .. بازهم خواهی گریست بازهم روی خوشی را نخواهی دید اگر بگذاری که گلهای پاک و نوشکفته ما را در بهار زندگی به دست خزان بسپارند .
گریه نکن !فریاد بزن !برسر اهریمن و اهریمن صفت داد بزن .. مگر این همه اشکهای بی ثمر را ندیده ای ؟مگر ندیده ای که بر مزار دختر پاک و مظلوم خدا چه شیونها که نکرده اند ؟!یعنی باز هم باید سکوت بعد از شیونها را بشنویم ..؟!فریاد بزن اینک وقت خواستن و برخاستن است . برخیزیم و آخرین ضرباتمان را بر پیکر ستمگرانی فرود آوریم که عمریست بر پیکر عدالت و آزادی و بر جسم و جان ما ضربه می زنند . همانهایی که به نام دین , ایران و ایرانی را به مرز نیستی و نابودی کشانده اند . دیگر کافیست .دیگر احمقانه زیستن و زندگی انگلی داشتن بس است . دیگر بس است در انتظار معجزه ای بودن برای رهایی از ظلم و گذرازدروازه آزادی , که هریک از ما , من و تو خود سرباز آزادی هستیم .
آرمیتا و آرمیتاها قربانی خود خواهیها و دنیا پرستیهای عده ای شده اند که دنیا و عمر خود را جاودانی می دانند و نمی پندارند که فرشته مرگ روزی گریبان آنها را هم خواهد گرفت برروی منابر از زندگی زودگذرمی گویند اما چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند و تمام این موعظه ها به گوش خودشان نمی رود آرمیتا گراوند
ای ازخدا به خدا رسیده !دلتنگ توهستیم دلتنگ ازجان گذشتگانی که جان شیرینشان را در راه آزادی فداکرده اند .

ای به باوررسیده !کاش ما هم باورمی کردیم که می توانیم ! کاش میلیونها ایرانی حتی آنان که به حجاب اعتقاد دارند و هیچ ایرادی هم بر این اندیشه شان نیست برای برداشتن حجاب ظلم و ستم حتی برای یک روزهم که شده حجاب از سربرمی داشتند و به آنان که خود به آن چه می کنند اعتقادی ندارند نشان می دادند که دستشان روشده حنایشان دیگر رنگی ندارد . !کاش ما هم به این باورمی رسیدیم که اگر دشمن باورمان نمی داشت این همه نیرو برای پیکار با ما فراهم نمی کرد ! کاش می دانستیم که چقدر قدرتمندیم !و تو امروز میان ما نیستی ..اما چرا هستی هستی و هرگز محو نخواهی شد .تو با آرزوهایت پروازکرده ای حتی اگر به خاکش سپرده باشی گاه به خود می گویم یعنی من از روح خدایم ؟چگونه زشت کرداران و پلید صفتان هم از روح خدایند ؟! بپا خیزید نوربر تاریکی پیروز است اهورا براهریمن پیروز است آن چنان که دختر اهورا , آرمیتای ما اهریمن را شکست داده است .
ای دخترخوب خدا!ای به جاودانگی رسیده !توهرگزفراموش نخواهی شد ..تا ابد , تا آن جا که زندگی نفس دارد و شعله های عشق زبانه می کشد تو درجهان هستی , هستی وچگونه زیستن را به گمشدگان راه زندگی نشان می دهی .
ای به خواب رفتگان بیدارشوید تا ببینید که ارمیتاها نخفته اند و نامشان تا ابد بر بلندای این سرزمین و بر قله آزادی و آزادگی خواهد درخشید …پایان

نویسنده : نادر ایرانی
آبان 2582 شاهنشاهی