آفتِ “خواهانِ جمهوری” از ایران دور باد
ای دو صد نفرین برین جمهور باد

پرسشی دارم ز روشنفکر ملی منقلی
یا که محسن با کلاه مخملی
پادشاهی از چه رو در دیدتان ناجور باد؟
ای دو صد نفرین برین جمهور باد

سوئد و ژاپن، نروژ با هلند
انگلیس، اسپانیا، نیوزلند
خانمان مردمش از پادشاهی سور باد
ای دو صد نفرین برین جمهور باد

گر که جمهوری بُوَد در امر کشور، بهترین
پس بدان کوباوچین و مسکو را،ملک برین
مغزتان در کشورآرایی به قد مور باد
ای دو صد نفرین برین جمهور باد

دیده ی تنگ و عقب افتاده ی سرخ و سیاه
می ندارد تاب ایران -پادشاه
چشم این ملاچپولان، جملگانی کور باد
ای دو صد نفرین برین جمهور باد

مرد عمانی به شاهی شهریاری میکند
هندو در جمهوری اش، زوباله خواری میکند
زندگی در پادشاهی خرم و پرشور باد
ای دو صد نفرین برین جمهور باد

توده ای؛ خلقی؛ فدایی زاده ی اهریمنند
از نوکِ پا تا به سر، با پادشاهی دشمنند
مام میهن از پلشتی شما ناسور باد
ای دو صد نفرین برین جمهور باد

دشمن ایران بداند، پادشاهی زنده است
راه کوروش،تا ابد پیوسته و پوینده است
آرزوی مرگ شاهی، با تنت بر گور باد
ای دو صد نفرین برین جمهور باد

پادشاهی استوارست از زمان باسِتان
باشد این فرّ کیانی اندر ایران، جاودان
کشور ایران، به فر ایزدی پرنور باد
ای دو صد نفرین برین جمهور باد

سراینده: ژوبین