#دهکوره_جهانی
#پارت_سوم
دیگر همه برای مراسم آماده بودیم کارگران با لباس فرمشان در حالی که پرچمهای همجنس گرایان را حمل میکردند شعارهایی به زبان های انگلیسی میدادند
عکس آن کشیش سیلی زن به گوش همجنسگرا در کنار پرچم امریکا به اتش کشیده شد. متوجه شدم در کنارم کارگر امریکایی به اسم مایکل دارد لبخند میزند. او به من گفت دیگر چیزی از ان آمریکای مقتدر و آزاد نمانده که پرچمش را آتش بزنند.
مایکل عکس های زمان کارگری اش در امریکا را همان جا از جیبش بیرون آورد و نشانم داد. باور کردنی نبود. مایکل در این تصاویر بازوهای در هم پیچیده و چهره بشاشی داشت که کاملا با چهره تکیده الانش در تضاد است
مایکل برایم توضیح داد که قبل از قبضه کردن کل امریکا توسط گلوبالیست ها او یک کارگر خوشبخت بود. حق نداشت بیشتر از چهل ساعت در هفته کار کند. استخر و سونا و تفریح برایش اجباری بود.
او میگفت دموکرات های حرامزاده با تقلب قدرت را قبضه کردند سپس انبوهی از کالاهای چینی را وارد امریکا نمودند. بعد از کالا نوبت سرازیر شدن کارگران چینی بود. این کارگران در بیست و چهار ساعت قادر بودند بیست و پنج ساعت کار کنند!!!
و از انجا بود که پایمال کردن کارگر امریکایی سرعت گرفت.
از یک طرف خیابان سهامداران کارخانه می آمدند. کارگران تشویقشان میکردند و روی سرشان گل سرخ میریختنید
دو سهامدار از سایرین عمده تر بودند. یکی اقای صابونی بسیجی دیروز که اکنون در جزایر هاوایی مشغول عیش و نوش بود و حتا عارش میشد که به ایران بیاید بنابراین پسرش ساشا را نماینده خودش در امور کارخانه قرار داده بود. ساشا همان کسی است که در نامه قبل گفتم عباس را معتاد و زنش را برای روسپیگری به امریکای جنوبی فرستاده بود.
دیگر سهامدار بزرگ کارخانه ما مستر آبراهام بود. یک انسان چند تابعیتیه مرموز که در همه جای دنیا بچه ای از خود کاشته بود.
عکسهای برادر ابراهیمی در دهه شصت با یک من ریش را همه دیده بودیم اما این که چگونه برادر ابراهیمی تبدیل به مستر آبراهام شد را خدا داند!!!
همسر بلوند مستر آبراهام سی سال از خودش جوانتر بود. حتما برایت جالب است بدانی که همسر اول آبراهام که سالهاست زیر خروارها خاک خفته خاله ساشا میشده!
ساشا با ساعت و لباس های مارکش مغرورانه قدم برمیداشت. و احساسات این همه کارگر به قوزک پایش هم نبود. فقط هر از گاهی به مستر ابراهام نگاهی میکرد و لبخندی مصنوعی تحویلش میداد.
ناگهان همه حواس مردم به آن طرف خیابان جلب شد و غریو هیجان گوش فلک را کر کرد
بله خبر چند دقیقه پیش صحت داشت حالا همه جنیفر تالین را از نزدیک میدیدند
#ادامه_دارد